Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-27@10:11:49 GMT

بهار با نوید «تکم چی» صفا دارد

تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۱۹۰۴۸

بهار با نوید «تکم چی» صفا دارد

همشهری آنلاین: ساکنان آذری زبان رسم خاصی در واپسین روزهای سال و حتی پس از تحویل سال نو دارند که هریک به نوبه خود شنیدنی و البته جذاب هستند. یکی از این رسوم، آیین «تکم خوانی» است. از قدیم الایام در روزهای پایانی فصل زمستان و موسم شکفتن شکوفه‌ها، صدای «تکم چی» در شهر و روستا می‌پیچید و از آمدن بهار خبر می‌داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با گذشت سال‌ها، بسیاری از این آیین‌های اصیل ایرانی در هیاهوی زندگی ماشینی و همهمه شهر خاکستری، گرد فراموشی گرفتند، با این حال به همت چندی از هنرمندان شهر، تکم و تکم خوانی دوباره در شهر احیا شده و لبخند را به لب‌های شهروندان نشانده است. این تکم خوانی‌ها در کوچه و بازارهای نوروزی نه تنها شهروندان آذری زبان را از دیدن تکم بازیگوش سر ذوق آورده؛ بلکه سایر قومیت‌ها را نیز با این آیین سنتی آشنا کرده و نوید آمدن بهار را به اهالی می‌دهد. در سال های گذشته تکم چی و عاشیق در بازار بزرگ عبدل آباد و محدوده اسلامشهر حضور داشتند. البته در صورت دعوت مراکز فرهنگی در نقاط مختلف تهران برنامه خواهند داشت. با صدیف بایرام نژاد یکی از عاشیق‌های آذری که سال‌ها کار تکم گردانی کرده و مدرس موسیقی سنتی است همراه می‌شویم.

صدیف بایرام‌نژاد مدرس موسیقی سنتی

**در همین ابتدا برایمان کمی از این عروسک و رسم تکم گردانی بگویید. خود واژه تکم چی چه معنایی در زبان آذری دارد؟

ریشه تکم گردانی هم از خطه آذربایجان و شهر اردبیل شروع شده و به قسمت‌های مختلف کشور راه پیدا کرده است. تکم گردانی یک آیین سنتی است که سینه به سینه از پدر به پسر می‌رسد. واژه تکم از دو بخش «تکه» و «م» تشکیل شده است. تکه در زبان آذری به معنی بز نر قوی هیکل است که همیشه در راس گله حرکت می‌کند و گله را به چراگاه‌های معین هدایت می‌کند. م هم ضمیر مالکیت است و تکم در واقع به معنی «بز نر من» است. به کسی که تکم را می‌رقصاند، تکم چی می‌گویند. برای آنهایی آشنایی چندانی با تکم چی ندارند باید گفت تکم یک عروسک چوبی و سنتی است که با پارچه مخمل قرمز پوشانده شده و روی یک تخته چوبی قرار گرفته است. تکم چی با لباس محلی بین می‌گردد و زنگوله و آیینه بندان‌های تکم را به صدا در می‌آورد. گاهی هم عاشیقی کنار تکم چی او را همراهی کرده و ساز می‌زند و می‌خواند: «تکم گتدی مرنده/ تاماشادی گلنده…»

آشنایی با نمایش تَکَم گردانی - آذربایجان شرقی

**پس کسی که تکم گردانی می کند با عاشیق فرق می کند؟

عاشیق در زبان آذری به نغمه سرای گفته می‌شود که ساز می‌زند و می‌خواند. اما کسی که تکم را می‌رقصاند، تکم چی می‌گویند. تکم چی اشعار مخصوص خودش را با آهنگ می‌خواند.

**منظورتان از شعرهای مخصوص چیست؟ کمی توضیح می دهید؟

در اشعار تکم چی فقط از فرارسیدن نوروز و تبریک سال نو سخن گفته نشده، بلکه به موارد مذهبی، انتقادی و اجتماعی نیز اشاره شده است. مثلا وقتی می خواند «سیزون بوتازه بایراموز موبارک/ آیوز، ایلوز، هفتوز، گونوز موبارک… یعنی این عید تازه بر شما مبارک/ ماه، سال، هفته و روزتان مبارک…» همانطور که گفتم اشعاری مذهبی در تمجید از امام علی(ع) و حضرت محمد(ص) هم خوانده می شود. به خاطر ارادتی که مردم ترک ها به ائمه اطهار دارند، به مرور زمان، عید ملی نوروز را رنگ و لعاب دینی زده‌اند تا بتوانند با شکوه هرچه بیشتر برگزار کنند.

**همه اشعار به زبان ترکی خوانده می شود؟

بله البته یکی از بیت هایی که تکمچی به زبان ترکی می خوان و فارسی زبان هم متوجه می شوند این است: «باهارآمد، باهارآمد، خوش آمد/ علی با ذوالفقار آمد، خوش آمد» این بیت تنها بیت فارسی تکم خوانان است. بیت اول بعضاً با علائق دینی ریش سفیدان روستا که فارسی نمی‌دانند در می‌آمیزد و اینگونه قرائت می‌شود: بهار احمد، بهار احمد خوش احمد.

**برگردیم به خود عروسک تکم؛ اجزای این عروسک مفهموم خاصی را می رسانند؟

بله؛ هر یک از تزئینات تکم علت و فلسفه ای داشته است، مثلا زنگوله و سکه برای ایجاد سر و صدای بیشتر بوده تا مردم را از داخل خانه ها به کوچه ها و دم در خانه ها بکشاند. این که در ساخت تکم همیشه از رنگ قرمز برای پوشاندن بدنه اصلی استفاده می کردند شاید به این دلیل بوده که در آذربایجان قدیم لباس و توری سر و روی عروس به رنگ قرمز بوده و خواسته اند تکم نیز مثل هر عروسی مظهر شادی و خوشی باشد. هم چنین زنگوله‌ای بر گردن و مهره‌های دور کننده بد نظر بر روی شال، و زنگوله‌ای بر گردن از زیر شکم دسته‌ای چوبی بر آن تعبیه کرده و آن را از سوراخ تخته‌ای مستطیل شکل یا گرد عبور داده و در نتیجه امکان حرکت و رقصاندن آن برای تکمچی میسر می‌شد.

** حال وهوای مردم با دیدن عاشیق‌ و تکم چی چطور است؟

این رسم قدیمی و نوستالوژی برای همه اقشار مردم جذاب و حال خوب کن است. شهروندان کوچک و بزرگ و به ویژه سالمندان از اجرای این برنامه‌ها خوشحال شده و استقبال می‌کنند. نوای تک چی برای بسیاری از آنها تداعی کننده خاطرات دور و شیرین روزهای جوانی‌شان است.

**از تکم خوانی دوران کودکی اتان چیزی در خاطرتان مانده؟

دوران کودکی ما یادم می‌آید نزدیک عید که می‌شد یکی از اهالی، لباس مخصوص می‌پوشید و تکم به دست می‌گرفت و در روستا می‌چرخید. ما هم به دنبالش راه می‌افتادیم و با او آواز می‌خواندیم. آن موقع تکم چی به هر خانه‌ای که می‌رسید؛ صاحب خانه با صدای آوازش بیرون می‌آمد و به او عیدی می‌داد. این عیدی هم بیشتر شیرینی و نقل و نبات بود. تکم چی هم مقداری از آن شیرینی‌ها را به ما بچه‌ها می‌داد.

** به نظر شما بازسازی رسم و رسوم قدیم و اصیل ایرانی چه اهمیتی می تواند داشته باشد؟

ما نباید اجازه دهیم این رسم‌ها به فراموشی سپرده شود. وقتی برای نوه‌هایم از تکم چی صحبت می‌کنم، تعجب می‌کنند. حق هم دارند چون هیچ وقت آنها را ندیده است. برپایی این مراسم‌ها فرهنگ گذشته ما را حفظ می‌کند. مثلا رسم قاشق زنی کجا رفت! تا سال‌ها پیش ما رسم قاشق زنی داشتیم. کاش این آیین هم احیا شود. خاطرم هست بعد از پایان آتش بازی شب چهارشنبه، یکی از اهالی لباس سنتی می‌پوشید و با یک کاسه و قاشق به در خانه‌ها می‌رفت. او درحالی که قاشق را به کاسه آهنی می‌زند، صدای زیبای در محله ایجاد می‌کند و اهالی در کاسه او آجیل شب چهارشنبه می‌ریزند.

** چه جالب، از رسم و رسوم های دیگر برایمان بگویید

رسم دیگری که الان در خاطرم هست سنت فال گوش ایستادن در شب چهارشنبه سوری است. بعضی‌ها در این شب رسم دارند که نیت کرده و فال گوش بایستند و جواب نیت خود را از اولین کلمه که می‌شنوند بگیرند. امیدواریم چون سال های دور چهارشنبه سوری امسال هم با زنده نگه داشتن آیین های پر خاطره، بی‌خطر سپری شوند.

** سال های گذشته در آستانه سال جدید و در هیاهوی بازارهای نوروزی شاهد هنرنمایی گروه شما بودیم. باز هم این سنت زیبا را اجرا می کنید؟

حضور گروه ما در برنامه های مختلف اغلب به دعوت فرهنگسراها و سراهای محله بوده و خوشبختانه مردم هم استقبال خوبی داشتند. در در چند سال اخیر به دلیل کاهش بودجه مراکز فرهنگی دیگر دعوتی از سوی این نهادها نداشتیم با این حال باز هم برای زنده نگه داشتن این فرهنگ زیبا و ارزشمند در محدوده محل سکونت و آموزشگاه موسیقی خود، با کمک هنرآموزان برنامه استقبال از بهار خواهیم داشت.

** به آموزشگاه و هنروران تان اشاره کردید؟ کمی دراین باره بگویید. استقبال جوانان از موسیقی سنتی چطور است؟

کشور ما خواستگاه موسیقی های غنی و متنوع است. به عبارتی می توان گفت که موسیقی سنتی و بومی ایران یکی از مولفه های فرهنگ و تمدن و هنر ماست و به آن افتخار می کنیم. در ایران تقریبا همه اقوام موسیقی سنتی خودشان را دارند و در آذربایجان هم موسیقی و نغمه سرایی عاشیق ها از افتخارات این خطه است. خوشبختانه جوانان با وجود سلطه موسیقی غربی در دنیا، به موسیقی سنتی از جمله نواختن ساز تار و سه تار علاقه نشان می دهند.

مسئولان حمایت کنند تا این فرهنگ زنده بماند

قربان اشرفی، یکی دیگر از هنرمندانی است که سال ها برای احیا موسیقی سنتی تلاش کرده و تجربه تکم گردانی دارد. او به گذشته این رسم زیبا اشاره کرده و می گوید: «تکم گردانان بین دو چهارشنبه آخر سال که در آذربایجان به این روزها «کول چرشنبه» و «گول چرشنبه» می گویند، به کوچه ها می آیند و با خواندن شعرهایی همراه با تکم گردانی، فرا رسیدن نوروز را مژده می دهند.» اشرفی در ادامه صحبت هایش به کم رنگ شدن این آیین نوروزی اشاره کرده و می گوید: «این روزها دیگر تنها انگشت شماری از تکم چی ها باقیماندند. اغلب آنها جز سالمندان هستند و بنا به تعصب و علاقه ای که به این رسم دارند در آستانه نوروز، این آیین را دوباره در یادها زنده می کنند. البته ناگفته نماند در سالهای اخیر هم هنرمندان جوان هم به تکم گردانی روی آوردند اما در حقیقت اغلب کارشان اوطلبانه نیست و در صورت سفارش مراکز فرهنگی و هنری دست به کار می زنند. به عقیده من با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی کشورمان، دستگاه های دولتی می توانند برای احیای آیین تکم خوانی اقدام کنند.»

خاطراتی که تکم چی زنده می کند

مادر بزرگ همیشه تعریف می‌کرد، زمانی که سهند و سبلان از خواب زمستانی بیدار می‌شدند و برف‌هایشان را می‌تکاندند؛ جویبارها در سینه دشت و دمن راهشان را پیدا می‌کردند. درست همان هنگامی که آفتاب از پس ابرها بیرون می‌آمد و بر دامن صحرا پهن می‌شد؛ درختان رخت شکوفه به تن می‌کردند و صدای زنگوله بره و بزغاله‌ها در کمرکش کوه شنیده می‌شد. صدای تکم چی در شهر و روستا می‌پیچید: «سیزون بوتازه بایراموز موبارک/ آیوز، ایلوز، هفتوز، گونوز موبارک» تکم در دستان تکم چی می‌چرخید و می‌رقصید. قرمزی لباسش، یادآور سرخی دشت شقایق بود و صدای زنگوله‌هایش هرکسی را از هرکوی و برزن به طرف خود می‌کشاند. رقص تلالو نور در آینه‌هایش، نوید روشنایی و صفا را می‌داد و سکه و زردوزی‌هایش، برکت و روزی را برای مردمش می‌آورد. حالا خاطرات مادربزرگ با دیدن دوباره تکم و تکم چی در تهران دوباره زنده شده و لبخند را به لب‌هایش برگردانده است.

کد خبر 840414 برچسب‌ها موسیقی ایرانی نوروز آذربایجان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: موسیقی ایرانی نوروز آذربایجان موسیقی سنتی تکم گردانی تکم خوانی سال ها تکم چی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۱۹۰۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اینجا صدا جان می‌گیرد

جادوی زبان‌گردانی کاری می‌کند که ساعت‌ها می‌توان نشست و با شوق و لذتی وصف‌ناشدنی از تکیه‌کلام‌ها و دیالوگ‌های فیلم‌ها و سریال‌ها گفت که با هنرنمایی بی‌بدیل گویندگان و مدیران دوبلاژ در ذهن‌ها ماندگار می‌شوند و استودیو‌های زبان‌گردانی مکانی جادویی است که آثار برجسته و به‌یادماندنی دنیا را برای مخاطبان سیما دیدنی می‌کنند.

در جذابیت‌های زبان‌گردانی برای مخاطب همان بس که بسیاری از جوانان به‌دلیل شباهت صدای‌شان به یکی از صداپیشگان آرزوی صداپیشگی را در سر می‌پرورانند و به نظر آن‌ها صرف تقلید صدا یا داشتن صدای خوب می‌تواند فرد را وارد این حرفه کند، اما با ورود به پشت صحنه دوبلاژ می‌توان دریافت که این هنر چه سختی‌ها و ویژگی‌هایی دارد و صداپیشگی مستلزم چه دانش گسترده و هنر و سختکوشی‌ای است. حضور در استودیوی دوبلاژ و گفتگو با دوبلور‌ها ما را با این فضا بیشتر آشنا می‌کند.

مرد طلایی دوبله، آکتور صدا

اکبر منانی، از مدیران دوبلاژ و گویندگان پیشکسوت کشورمان، این روز‌ها تمایلی به مدیریت دوبله و گفتن نقش‌های سینمایی ندارد و ترجیح می‌دهد وقتش را با حل‌کردن جدول، مطالعه و گویندگی برای مستند سپری کند. می‌گوید ۶۴ سال گویندگی کرده‌ام و سه بار بازنشسته شده‌ام. چون مدیریت دوبلاژ کار دشواری است و در حوصله و توانش نمی‌بیند که نقش‌ها را برای یک اثر سینمایی یا سریال پیدا کند، برای همین کار را به جوان‌ها سپرده و هرازگاهی با آن‌ها همکاری می‌کند.

اگر صدای اکبر منانی را با نقش هرکول‌پوآرو بشناسیم، نقشی که لقب آکتور صدا را به او داد، اما نمی‌توان روح و صدایی که او به شخصیت‌های کارتونی زبل‌خان، گلام در ماجرا‌های گالیور، صدای ویژه جان دالتون در مجموعه لوک خوش‌شانس، تیتراژ مجموعه آن شرلی و شخصیت لورل در مجموعه لورل‌و‌هاردی داد، فراموش کرد. با این مدیر دوبلاژ پیشکسوت در روز‌های پایانی سال ۱۴۰۲ درحالی‌که برای گفتن یکی از نقش‌های فیلم سینمایی به مدیریت افشین زی‌نوری آماده می‌شد، گفتگو کردیم.

این پیشکسوت عرصه صداپیشگی با اشاره به علاقه‌مندی‌اش به زبان‌گردانی مستند‌های حیات‌وحش می‌گوید: برخی از این مستند‌ها که در استان‌ها ساخته می‌شوند و بیشتر موضوع حیات‌وحش و تاریخی دارند را قبول می‌کنم، اما در میان کار‌های مستند، زبان‌گردانی مستند‌های حیات‌وحش دیوید اتنبرو مانند داستان تولد و شروع زندگی حیوانات در حیات‌وحش را خیلی دوست دارم.

او در واکنش به ازدست‌دادن صداپیشگان پیشکسوت در چند سال اخیر بیان می‌کند: هیچ‌کس ماندگار نیست. رفتن این دوستان برای ما خیلی غمناک و دردآور است. من یک عمر با آن‌ها زندگی کرده‌ام و با همه این دوستان خاطره داشته‌ام و سال‌ها با هم کار کرده‌ایم. با این‌که می‌دانم من هم روزی می‌روم و نمی‌شود کاری کرد، اما واقعا نبود بسیاری از این صدا‌ها ضایعه بزرگی برای جامعه دوبله است. آن‌ها که در چشم بودند، رفتند؛ افراد معروف و باسابقه‌ای که هیچ‌وقت تکرار نمی‌شوند.

منانی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره ماندگاری صدا‌های توانمند در ایران می‌گوید: این‌که می‌گویم دیگر توان دوبله بلندمدت را ندارم به خاطر این است که صدایم پیر شده‌است. من ساعت‌ها در استودیو می‌ماندم و گاهی صبح وارد استودیو می‌شدم. آن‌قدر می‌ماندم تا کار تمام شود و نیمه‌شب به خانه می‌رفتم. من تا چند سال قبل بهتر کار می‌کردم، اما اکنون فقط از سر علاقه اگر مستند یا پویانمایی‌ای باشد، آن را می‌پذیرم. آخرین کار پویانمایی‌ام «سفر‌های سعدی» و «قند پارسی» بود.

صداپیشه نقش «اوپنهایمر» و «هری پاتر» درباره ورودش به دنیای صداپیشگی می‌گوید: من اتفاقی وارد رادیو شدم. سال ۱۳۳۹ که در اصفهان دیپلمم را گرفتم به عشق رادیو به تهران آمدم. در آزمون گویندگی شفاهی و کتبی شرکت کردم و از بین چند هزار نفر قبول شدم. همزمان با قبول شدن در رادیو، کلاس‌های مختلف هم می‌رفتم تا برای گویندگی تمرین بیشتری کنم. در آن زمان برای گرفتن گوینده رادیو خیلی سختگیری می‌کردند و بعد از گذشت یک تا دو سال از قبول شدنم در رادیو همچنان روی هوا بودم. تا این‌که بعد از دو سال، گویندگی برنامه «راه شب» به من سپرده شد. طی دو دهه در رادیو در تمام برنامه‌های رادیویی صحبت کردم. از برنامه‌های جدی گرفته تا طنز، مذهبی، سیاسی و حتی گویندگی خبر. مدتی سردبیری هم انجام دادم.

وی ادامه می‌دهد: شرط گوینده شدن صبر و حوصله، تمرین کردن و درست گفتن ۳۲ حرف الفبای فارسی است. اغلب افراد حروف الفبا را درست بیان نمی‌کنند. این در حالی است که الفبای فارسی پایه گویندگی است. در آن مقطع من در عرصه صداپیشگی هم کار می‌کردم. یعنی صبح‌ها می‌رفتم استودیو دوبله و شب‌ها در رادیو کار می‌کردم. ورودم هم به دوبله کار راحتی نبود. این کار نیاز به صبر و حوصله زیادی داشت. من مرتب در استودیو‌های زبان‌گردانی در وقت‌های آزاد هم تمرین می‌کردم.

منانی درباره زبان‌گردانی پوآرو می‌گوید: آقای عطاءا... کاملی دوبله کار «پوآرو» را به من پیشنهاد داد. من روی نقش و شخصیت پوآرو و دیوید سوشِی مطالعه کردم. کتاب‌های آگاتا کریستی را هم خواندم. خود سوشی شش ماه در مرز فرانسه و بلژیک روی زبانش کار کرده بود و سه ماه روی راه رفتن و حرکات بدنش متمرکز شده‌بود، پس من نیز باید این لحن و صدا را به‌درستی به مردم می‌رساندم. خیلی روی این نقش زحمت کشیدم. خیلی کار‌ها مثلا «سین»‌های پوآرو را طور خاصی تلفظ می‌کردم و به آن اکو می‌دادم.

وی درباره دیدارش با سوشی بازیگر مجموعه‌های پوآرو یادآوری می‌کند: دیوید سوشی یک شکسپیری است. او را در جایی در تالار نمایش دیدم و خبرنگاری من را به او معرفی کرد. اوایل پخش این مجموعه در ایران بود. در دیداری که با او داشتم، از صدای من خوشش آمد و گفت تو من را معرفی کردی وگرنه من کسی نیستم. او می‌گفت من بهتر از او حرف زده‌ام.

این صداپیشه پیشکسوت درباره اضافه کردن تکیه‌کلام به نقش‌هایی که گفته، می‌گوید: در همه کارهایم این طور بوده‌است؛ مثلا در «گالیور» آن تکیه‌کلام «من می‌دونم... کارمون تمومه، من می‌دونم!» به هیچ وجه این طور نبوده یا «زبل‌خان» که دیالوگ «زبل‌خان اینجا، زبل‌خان اونجا، زبل‌خان همه‌جا» داشت، تکیه‌کلامی‌بود که من برای این شخصیت ساخته بودم. می‌دیدم بچه‌ها از این تکیه‌کلام خوششان می‌آید، به همین دلیل تکرارش می‌کردم. در مجموعه «پوآرو» نیز تکرار «مونامی» از پیشنهاد‌های خودم بود. عکس‌العمل مردم خیلی خوب بود و من هم، چون دیدم مردم خوش‌شان می‌آید، آن را تکیه‌کلام کردم و هزاران مورد دیگر که در متن سریال آن‌قدر پررنگ نیست، اما از آن‌ها استفاده کرده‌ام.

وی درباره زبان‌گردانی اثر پویانمایی می‌گوید: من بچه‌ها را دوست دارم و در پویانمایی‌های زیادی حرف زده‌ام. در پویانمایی «گربه‌های اشرافی» به جای پنج شخصیت حرف زدم. همه را هم متفاوت گفتم. شاید صدا را تشخیص ندهید؛ مثلا من در فیلمی هفت نقش را بر عهده داشتم و هر هفت‌تای آن‌ها را خودم می‌گفتم. کسی نمی‌داند؛ این‌ها جزو شاهکار‌های من است.

منانی تصریح می‌کند: دوبله این نیست که شما با تغییر صدا یک متنی را بخوانید. من یک بار برای گفتن یک نقش بخشی از لپم را گرفتم و نقش را گفتم وقتی پرسیدند این چه کاری است می‌کنی؟ گفتم این صدا فقط به چهره این شخصیت می‌آید و دیگران هم تأیید کردند.

این مدیر دوبلاژ و گوینده پیشکسوت درباره نگارش کتابی درباره تاریخچه دوبله می‌گوید: من اولین‌گوینده‌ای‌ام که کتاب برای دوبله نوشته‌ام. نگارش کتاب «سرگذشت دوبله ایران و صدا‌های ماندگارش»، که بیشتر تجربیات خودم و گفته‌های دیگران بود ۱۷ سال زمان برد و بیشتر حول محور چگونگی، چرایی و زمان ورود دوبله به ایران است. «فن‌بیان وگویندگی درصداوسیما» و «الفبای فن بیان (گویندگی، دوبله وگزارشگری)» را هم نوشته‌ام.

وی در پایان صحبتش یادآور می‌شود: بیش از ۷۰ هزار ساعت در دوبله حرف زده‌ام که شاید کسی آن‌قدر صحبت نکرده باشد. هیچ نقشی نیست که نگفته باشم و همه کارهایم را دوست دارم و دلم برای گفتن هیچ نقشی تنگ نمی‌شود، چون سال‌ها هر جور نقشی را گفته‌ام و کارم را به نحو احسن انجام داده‌ام.

نگاه تحولی در دوبلاژ تلویزیون

 فرشید شکیبا که از سال گذشته مدیریت دوبلاژ سیما را برعهده گرفته با بیان این‌که در مجموعه دوبلاژ ۲۵۰ نفر گوینده فعال داریم که در کنار بیش از ۴۰ مدیر دوبلاژ با جان و دل کار می‌کنند، گفت: این خانواده صمیمانه در کنار هم هستند تا بتوانند آثاری جذاب و دیدنی را برای مخاطبان تلویزیون آماده کنند.

 وی افزود: فرآیند زبان‌گردانی یک کار گروهی است و همه اعضا در توفیق یک اثر دخیل هستند.

وی با بیان این‌که مسیر زبان‌گردانی یک فیلم، برای بسیاری از علاقه‌مندان جذاب است، زیرا فیلمی‌که بیننده، آن را پس از گذر از مسیر پرپیچ و خم ترجمه، ویراستاری، زبان‌گردانی و صداگذاری در تلویزیون می‌بینند، حاصل زحمت و تلاش عده زیادی از هنرمندان و متخصصان این رشته است، گفت: این فرآیند از مرحله ترجمه تا انتخاب مدیر دوبلاژ، انتخاب گوینده گفتار فیلم و سینک و زبان‌گردانی همه در جهت خلق یک اثر هنری جدید است که با هنرمندی بخشی از همکاران این واحد انجام می‌گیرد.

مدیر واحد دوبلاژ سیما اضافه کرد: حجم کار در این هنر، سنگین و بسیار سخت است. به طور مستمر زبان‌گردانی آثار مختلف در ساختار‌های مختلف نمایشی، مستند و حتی برنامه‌های کوتاه در حال انجام است. ضمن این‌که در واحد دوبلاژ صرفا فیلم، سریال یا مستند را زبان‌گردانی نمی‌کنیم و با رصد همکاران‌مان در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بین‌الملل سیما آثاری را برای مناسبت‌های مختلف نیز آماده می‌کنیم که آثار مرتبط با حج، محرم، بهینه‌سازی مصرف انرژی، انرژی هسته‌ای و... از این جمله است.

شکیبا با اشاره به این‌که یکی از مهم‌ترین موضوعات، توجه به مناسبت‌های ملی و بین‌المللی است، عنوان کرد: لازم بود آثار مختلفی که در شبکه‌های دنیا پخش می‌شود، شناسایی شود، این مهم به‌خوبی در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بین‌الملل سیما، رصد و پس از شناسایی آثار برای ترجمه و زبان‌گردانی به واحد دوبلاژ تلویزیون ارسال می‌شود.

مدیر واحد دوبلاژ سیما افزود: گویندگان و مدیران دوبلاژ هم با تسلطی که بر رویداد‌های روز دارند سبب افزایش کیفی این‌گونه آثار شده‌اند. در همین زمینه فرآیند آماده‌سازی و زبان‌گردانی سه عنوان از تولیدات پرس تی وی برای پخش هفتگی در شبکه یک سیما در سال گذشته از مهم‌ترین اقدامات در دوره جدید بوده است.

وی در خصوص حضور جوان‌تر‌ها در واحد دوبلاژ نیز گفت: آزمون جذب و آموزش گوینده با هدف جذب استعداد‌های جدید هم در حال اجراست تا بتوانیم از ظرفیت گوینده‌های جدید استفاده کنیم.

مدیر واحد دوبلاژ سیما از راه‌اندازی سامانه برخط برای مکانیزه شدن فرآیند‌های دوبلاژ خبر داد و گفت: در سال جدید این سامانه راه اندازی خواهد شد.

شکیبا به لزوم توجه به هوش مصنوعی برای بهره‌مندی از فناوری‌های به‌روز نیز تأکید کرد و گفت: در حوزه هوش مصنوعی و بهره‌مندی از فناوری‌های روز هم برای دوبله طراحی‌هایی کرده‌ایم که بتوانیم از این ظرفیت برای ارتقای این صنعت استفاده کنیم. با این حال باید دید این فناوری تا چه اندازه به ایجاد خلق یک اثر هنری کمک می‌کند.
وی ادامه داد: در این واحد آثار از ۱۲ زبان رایج دنیا ترجمه می‌شود و همه این عزیزان در تلاشند تا بهترین اثر را برای بینندگان آماده کنند.

هنر صدابرداری برای ماندگارتر شدن صدا‌ها

مهدی پاینده، صدابردار دوبله شاگرد اول رشته الکترونیک گرایش صدابرداری در دانشگاه صداوسیما پس از صدابرداری در شبکه یک سیما از سال ۱۳۹۶ وارد عرصه دوبله شده‌است.

 وی صدابرداری دوبله را حرفه‌ای بسیار تخصصی می‌داند و می‌گوید: صدابرداری دوبله از دوره‌ای که آپارات وجود داشته تا به امروز که همه دستگاه‌ها دیجیتال و رایانه‌ای شده، تخصصی‌تر شده‌است و صدابردار دوبله باید خودش را با دستگاه‌های روز منطبق کند. با این‌حال این صدابرداری اگر ۵۰ درصد فنی باشد بقیه آن به سلیقه هنری صدابردار مربوط می‌شود و این‌که چه افکت یا موسیقی‌ای را انتخاب کند، چقدر فیلم‌بین باشد و با شخصیت‌های فیلم‌ها و سریال‌های خارجی آشنا باشد.

پاینده درباره مراحل کار دوبله توضیح می‌دهد: وقتی یک کار زبان‎گردانی می‌شود عوامل زیادی در آن مؤثرند. ابتدا مدیر دوبلاژ کار را به اصطلاح سینک می‌زند و گویندگانی متناسب با شخصیت‌های داستان انتخاب می‌کند. صدابردار نیز باندسازی را شروع می‌کند. وقتی کار گویندگان روی ضبط دیالوگ‌ها تمام می‌شود، من به‌عنوان صدابردار کار را گوش می‌دهم تا هر جا ایرادی در صدا باشد برطرفش کنم و بعد از یکدست کردن کار، با انجام دادن میکس و باند و تراز کردن صدا و انتخاب و اضافه‌کردن موسیقی، کار را نهایی می‌کنم.

به‌گفته این صدابردار پس از کرونا تغییراتی در دوبله رخ داد. پیش از کرونا همه صداپیشه‌ها دور هم جمع می‌شدند و به تناوب نقش‌های‌شان را می‌گفتند، اما اکنون دوبله‌ها تک‌نفره شده‌است. یک مدیر دوبلاژ به همراه صدابردار در استودیو است و صداپیشه هر نقش جداگانه می‌آید و نقشش را می‌گوید، بدون این‌که بداند صداپیشه نقش مقابلش چه کسی است و با چه لحنی پاسخ آن نقش را داده‌است.

وی می‌افزاید: در این نوع دوبله تک‌نفره تعامل صدایی شکل نمی‌گیرد و حسی هم وجود ندارد. ضمن این‌که در این سبک، حجم کار صدابردار سه برابر بیشتر از قبل شده‌است. هر چند برخی پیشکسوتان براین باورند که دوبله دسته‌جمعی روح کار را حفظ می‌کرد، اما اکثر صداپیشه‌ها به این وضع عادت کرده‌اند و آن را صرفه‌جویی در وقت‌شان می‌دانند.

پاینده در ادامه بیان می‌کند: کار صدابرداری دوبله با تلفیق صدا یا صدابرداری سر صحنه کاملا فرق دارد. شاید به لحاظ فنی برای صدابردار نباید فرق داشته‌باشد که گوینده فقط یک جمله می‌گوید یا یک صفحه دیالوگ دارد، اما در دوبله باید همه صدا‌ها درست ضبط شود و نوسان نداشته‌باشد. در مرحله باندسازی، باند و افکت باید با دیالوگ ترکیب شود و، چون بخشی از کار به صدای خوب بستگی دارد، این هنر صدابردار را نشان می‌دهد که کارش را درست انجام بدهد.

این صدابردار دوبله درباره علاقه‌مندی‌اش به این کار می‌گوید: صدابردار دوبله به صدای دوبلور‌ها جان می‌بخشد و با انتخاب درست افکت و موسیقی، فضای غمگین یا شاد یک فیلم یا سریال را به بیننده منتقل می‌کند. در واقع ریزه‌کاری‌های فنی صدابردار زمانی مشخص می‌شود که شما یک فیلم را با دوبله‌های متفاوت (نمایش خانگی یا زیرزمینی و...) ببینید و آن زمان به نقش مهم مدیر دوبلاژ، صداپیشه‌ها و صدابردار پی می‌برید.

دیگر خبرها

  • آیین بیل گردانی نیم ور محلات
  • نوید فردایی آکنده از ظلم ستیزی از دانشگاه‌های آمریکا به گوش می‌رسد
  • ساز هنرمندان جنوب کرمان بر سکوهای بین‌المللی کوک می‌شود
  • ویدیو/ آیین بیل‌گردانی؛ سنتی ۲‌ هزار ساله برای قدردانی از آب
  • عاشقانه‌های مولانا در تالار وحدت پراقبال شد/وقتی موسیقی سنتی رنگ و بوی تازه می‌گیرد+فیلم
  • بیل گردانی نمادی از آیین‌های تمدنی کشور
  • برگزاری مراسم کهن بیل گردانی در شهر نیم‌ور
  • پست عاشقانه نوید محمدزاده برای تولد فرشته حسینی
  • کانون حل بسیاری از آسیب‌ها و مشکلات جامعه، آموزش و پرورش است
  • اینجا صدا جان می‌گیرد